اسیلاتور استوکاستیک2

اسیلاتور استوکاستیک2

در بخش دوم اسیلاتور استوکاستیک2 به ادامه مقاله ترجمه شده توسط تحلیل گران برتر سرمایه می پردازیم

واگرایی مثبت و منفی
واگرایی ها (Divergences) زمانی شکل می گیرند که اسیلاتور استوکاستیک سقف یا کف قیمتی جدید را تایید نکند. (یعنی قیمت و اندیکاتور، سیگنال‌های متضادی نشان دهند) واگرایی مثبت زمانی شکل می گیرد که اگر چه قیمت کف پایین تر را ثبت کرده است. اما هم‌ زمان استوکاستیک با ایجاد یک کف بالاتر، ضعف روند نزولی و احتمال بازگشت قیمت را نشان می‌دهد. این مومنتوم روند صعودی کمتری را نشان می دهد که می تواند یک روند معکوس نزولی را پیش بینی کند. هنگامی که یک واگرایی بوجود می آید، چارتیست ها باید به دنبال تایید باشند تا سیگنال بازگشت واقعی را نشان دهد.

واگرایی منفی را می توان با شکست حمایت در نمودار قیمتی یا شکست اسیلاتور استوکاستیک زیر سطح 50 تأیید کرد.
واگرایی مثبت را می توان با شکست مقاومت در نمودار قیمتی یا شکست اسیلاتور استوکاستیک بالای سطح 50 تأیید کرد.
50 سطح مهمی برای تحت نظر گرفتن است. درجه نوسان اسیلاتور استوکاستیک بین 0 تا 100 می باشد که 50 را حد وسط می سازد. آن را همچون خط 50 یارد ( خط وسط زمین فوتبال) در نظر بگیرید. خط حمله در صورت عبور از خط 50 یارد شانس بیشتری برای گلزنی دارند. خط دفاع تا زمانی که مانع از عبور خط حمله از خط 50 یارد شوند، دارای برتری هستند.
عبور اسیلاتور استوکاستیک بالای سطح 50 نشان می دهد که قیمت ها برای دوره زمانی معین در نیمه بالایی محدوده سقف و کف معامله می شوند و این به معنی است که خوش بین باشید و نیمه پر لیوان را ببینید. برعکس، عبور نوسانگر از زیر سطح 50 به این معناست که قیمت ها برای دوره زمانی معین در نیمه پایین محدوده سقف و کف معامله می شوند. این یعنی نیمه خالی لیوان و باید بدبین بود.
تصویر 6  نمودار انجمن بین المللی بازی(IGT) را با یک واگرایی منفی در ماه فوریه و مارس 2010 نشان می دهد. توجه کنید که چگونه سهام یک کف جدید میسازد، در حالیکه اسیلاتور استوکاستیک در مسیر اصلاح خود کف هایی میسازد که از کف های قبلی بالاتر است (روند صعودی)

اسیلاتور استوکاستیک2

سه مرحله برای تأیید تغییر روند وجود دارد:
مرحله اول) بازگشت قیمت به بالای سطح 20  با تقاطع خط سیگنال  است (بین خط D% و قیمت واگرایی مثبت رخ می دهد- سیگنال خرید). تقاطع خط سیگنال زمانی رخ می دهد که خط k%  (خط سیاه) از پایین خط  D%  (خط قرمز) حرکت کرده آن را قطع کند و به سمت بالای آن حرکت کند که این مسئله اولین نقطه ورود ممکن را مهیا می کند.
دومین مرحله) حرکت بالای سطح 50 است که قیمت ها را در نیمه بالای محدوده استوکاستیک قرار می دهد.
سومین مرحله) شکست مقاومت در نمودار قیمتی است.

توجه کنید که چگونه اسیلاتور استوکاستیک در اواخر ماه مارس به بالای سطح 50 حرکت کرد و تا اواخر ماه می بالای 50 باقی ماند.

تصویر 7  نمودار کهلز(KSS)  (بزرگترین فروشگاه زنجیره ای در ایالات متحده که توسط شرکت Kohl’s Corporation اداره می شود) را با یک واگرایی منفی در ماه آوریل 2010 نشان می دهد. سهام در اوایل و اواخر ماه آوریل به بالاترین سقف خود رسید، اما اسیلاتور استوکاستیک در اواخر ماه مارس به اوج خود رسید و در مسیر اصلاح نیز سقف هایی ساخت که از سقف های قبلی پائین تر است (روند نزولی).
خط سیگنال عبور کرده به زیر سطح 80 حرکت می کند که سیگنال های اولیه خوبی ارائه نمی دهد زیرا KSS همچنان به حرکت صعودی خود را ادامه داده است. برای ارائه سیگنال دوم اسیلاتور استوکاستیک به زیر سطح 50 حرکت کرده و برای سیگنال سوم، سهام خط حمایتی را می شکند.

اسیلاتور استوکاستیک2

همانطور که نمودار KSS نشان می دهد، سیگنال های اولیه همیشه واضح  و روشن نیستند. خط سیگنال عبور کرده و به زیر 80 حرکت می کند، و حرکت بیش از 20 مکرر است و مستعد الگوی whipsaw است (تغییر جهت ناگهانی قیمت که معمولا در بازارهای پر نوسان رخ می دهد یعنی زمانیکه قیمت در شرایط روند نزولی بوده و در یک حرکت سریع افزایش یافته ولی به سرعت به روند نزولی خود باز می گردد یا بالعکس).
حتی پس از شکست حمایت KSS و حرکت اسیلاتور استوکاستیک به زیر سطح 50 ، سهام به بالای سطح 57  بازگشت کرده و اسیلاتور استوکاستیک هم قبل از افت شدید سهام، به بالای سطح 50 برگشت کرد.

اسیلاتور استوکاستیک2

ستاپ های معاملاتی بازارهای خرسی و گاوی
جورج لین شکل دیگری از واگرایی را برای پیش بینی سقف ها یا کف ها، با نام ” set-ups” شناسایی کرد (واگرایی مخفی یا HD). ستاپ یا واگرایی نزولی در اصل معکوس واگرایی مثبت است به این معنی که سهام یک سقف پایین تر(lower high)  می سازد (روند نزولی)، در حالیکه اسیلاتور استوکاستیک یک سقف بالاتر (higher high) را شکل می دهد (روند صعودی). حتی اگر سهام نتواند از سقف قبلی خود فراتر رود، سقف بالاتر (higher high) در اسیلاتور استوکاستیک نشان می دهد استراتژی مومنتوم برگشتی در حال تقویت است و قیمت به زودی ممکن است روندی صعودی داشته باشد.
تصویر 8  نمودار (NTAP)  Network Appliance (شرکت آمریکایی تولیدکننده تجهیزات ذخیره سازی اطلاعات) با ستاپ (واگرایی) صعودی در ماه ژوئن 2009 را نشان می دهد. در حالیکه اسیلاتور استوکاستیک سقف بالاتر را می سازد، سهام سقف پایین تر را شکل می دهد. این سقف بالاتر نشان دهنده آن است که مومنتوم بازار در حال تقویت است. به یاد داشته باشید که این یک واگرایی است، نه یک سیگنال. این ستاپ، قابلیت پیش بینی کف قیمتی آتی را دارد. با رسیدن NTAP  به زیر کف قیمتی خود در ماه ژوئن و حرکت اسیلاتور استوکاستیک به زیر سطح 20، بازار وضعیت اشباع فروش می شود. در نتیجه معامله گران توانستند با یک حرکت قوی در زمانی که اسیلاتور استوکاستیک به بالای خط سیگنال خود(یعنی بالای 20 یا بالای 50)رسید یا بعد از شکست مقاومتی NTAP، وارد عمل شوند.

ستاپ ( واگرایی) نزولی زمانی رخ می‌دهد که در حالیکه قیمت سهام سقف بالاتر را نشان می دهد اما اسیلاتور استوکاستیک کف پایین تر را ایجاد کند. حتی اگر سهام از کف قبلی خود بالاتر نگهداشته شود، کف پایین تر در اسیلاتور استوکاستیک به معنی تضعیف مومنتوم است و در این شرایط روند قیمت در زمان کوتاهی نزولی می شود.
پیش بینی می شود که صعود بعدی منجر به یک سقف مهم شود. تصویر 9  نمودار Motorola (MOT) را با یک واگرایی نزولی در ماه نوامبر 2009 نشان می دهد. قیمت سهام در اواخر ماه نوامبر و اوایل ماه دسامبر به کف بالاتر خود رسید. اما اسیلاتور استوکاستیک با حرکت زیر سطح 20 ، کف پایین تر خود را تشکیل داد و یک کف جدید ثبت کرد که به معنای تضعیف شدید مومنتوم است.
جهش بعدی چندان دوام نیاورد زیرا سهام به سرعت به اوج خود رسید اما اسیلاتور استوکاستیک نتوانست آن را به بالای سطح 80 برگرداند و روند در اواسط ماه دسامبر به زیر خط سیگنال خود افت کرد.

جمع بندی اسیلاتور استوکاستیک2
با اینکه نوسانگرهای مومنتوم برای بازارهای خنثی (بدون روند بزرگ) مناسب‌تر هستند، اما می‌توان از آن‌ها برای بازارهای روند دار هم استفاده کرد مشروط بر اینکه خط روند، ساختار زیگزاگ به خود بگیرد. پولبک ها بخشی از روندهای صعودی هستند که خط زیگزاگ آنها بالاتر است. جهش ها بخشی از روندهای نزولی هستند که خط زیگزاگ آنها پایین تر است. در این راستا می توان از اسیلاتور استوکاستیک برای شناسایی فرصت های هماهنگ با روند بزرگتر استفاده کرد.
همچنین از این اوسیلاتور می توان برای شناسایی چرخش های نزدیک نقاط حمایتی یا مقاومتی استفاده کرد. اگر یک سهم با اسیلاتور استوکاستیک و سیگنال اشباع فروش، نزدیک نقطه حمایتی معامله شد (در روند نزولی)، باید منتظر شکست قیمتی بالای سطح 20 باشید تا سیگنالی برای چرخش صعودی باشد. از طرف دیگر، اگر یک سهم نزدیک نقطه مقاومتی با اسیلاتور استوکاستیک اشباع خرید معامله شود، باید منتظر شکست قیمتی زیر سطح 80 باشید تا سیگنالی برای چرخش نزولی باشد.
تنظیمات اسیلاتور استوکاستیک به اولویت های شخصی، سبک معاملاتی و تایم فریم های مورد نظر معامله گر بستگی دارد. دوره زمانی کوتاه‌تر، یک اسیلاتور پرنوسان با تعداد زیادی سیگنال‌های اشباع خرید و فروش تولید می‌کند که باعث افزایش خطا می شود در حالیکه یک دوره زمانی طولانی‌تر، یک اسیلاتور کند‌تر با سیگنال‌های اشباع‌خرید و ‌فروش کمتری ارائه می‌دهد که باعث ضرر و زیان معامله گران می شود.
همانند سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال از اسیلاتور استوکاستیک ها نیز نمی توان به تنهایی برای خرید و فروش استفاده کرد و باید این اندیکاتور را در کنار سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده کرد تا با کاهش ریسک و افزایش اطمینان پا به معامله گذاشت. اندیکاتور حجم معاملات، سطوح حمایتی /مقاومتی و شکست‌ روندها می‌توانند جهت تأیید یا رد سیگنال‌های تولید شده توسط اسیلاتور استوکاستیک استفاده شوند.

استفاده به همراه نمودار شارپ اسیلاتور استوکاستیک2
همانطور که در بالا ذکر شد، سه نوع اسیلاتور استوکاستیک بعنوان اندیکاتور در چارت ها وجود دارد که تحلیلگران با توجه به استراتژی خود مناسب‌ترین گزینه را انتخاب می‌کنند.
تنظیمات پیش فرض این نوسانگر به شرح زیر است: اسیلاتور استوکاستیک سریع (14،3)، اسیلاتور استوکاستیک آهسته (14،3) و اسیلاتور استوکاستیک کامل (14،3،3). بازه زمانی استاندارد استوکاستیک برای محاسبه پایه خط k%  ، 14 روزه است.
به یاد داشته باشید، خط k%  در اسیلاتور استوکاستیک سریع، ملایم نشده است (نسبت به تغییرات قیمت حساس‌تر است بنابراین سیگنال‌های معاملاتی بیشتری هم تولید می‌کند) ولی در اسیلاتور استوکاستیک آهسته با یک میانگین متحرک ساده  (SMA)3 روزه آرام می شود. “3” در تنظیمات اسیلاتور استوکاستیک سریع و آهسته (14،3) بازه زمانی میانگین متحرک ) (Moving Average خط  D% را تنظیم می کند.
به عبارت دیگر، خط  D% که نسبت به خط k% کندتر است از میانگین متحرک ۳ دوره‌ای  k%  بدست می‌آید. چارتیست هایی که به دنبال انعطاف پذیری بیشتر و کاهش ریسک هستند می توانند به سادگی از اسیلاتور استوکاستیک کامل جهت تنظیم یک دوره زمانی معین، ضریب هموارسازی برای k%   و میانگین متحرک برای D% ، انتخاب کنند
می توان اندیکاتور را بالا (بالا تر از بسته شدن سقف قيمت)، پایین (پایین تر از بسته شدن کف قيمت) یا پشت مومنتوم قیمت قرار داد. قرار دادن اسیلاتور استوکاستیک پشت قیمت (روی عدد 5) به کاربران این امکان را می دهد که به راحتی نوسانات اندیکاتور را با نوسانات قیمتی مطابقت دهند و نوسان‌های کوتاه مدت بازار را به راحتی درک کنند.

ترجمه اختصاصی تحلیل گران برتر سرمایه